مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۲۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 11 دقیقه
پنجرههای ویلا رو به بیرون باز میشدند و نسیم بهاری و شبگاهی، حریر پرده را تکان میداد. نور ماه کمی اتاقِ تاریک را روشن کرده بود و ساعت پاندول دار که صدای تیک تاکش روی سکوت اتاق خط میکشید ده و چهل دقیقهی شب را نشان میداد.
در این میان سورن... مبل یک نفرهی سلطنتی را به پنجره نزدیک کرده و نشسته بر آن به خواب رفته بود. هر دو دستانش روی دستههای مبل آویزان شده و سرش نیز روی سینهاش ا
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
از صحبت با نیلی خوشش اومده😄
۲ هفته پیشراپونزل
00تو بهترینیییی🤗🧡
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم مثل خودت🤩
۴ هفته پیشراپونزل
00هوووراااا یکشنبه پارت دارایم😻
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍😍😍
۴ هفته پیشZarnaz
۲۰ ساله 00هورااااا یکشنبه پارت داریم جونمی جون😍😍یه دست و جیغ و هورااا برای آزاده جونم ❤️💚مرسی آزاده جونم دستت طلا❤️بی صبرانه منتظر پارت بعدیم🤩🙃
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت مرسی از همراهی همیشگی خودت💋
۴ هفته پیشZarnaz
۲۰ ساله 01آنقدر از کل کل نیلی و سورن خوشم میاد 😍وایییی دلم برای خانواده مظفری تنگ شد 🥺❤️وای میخواد سورن ویالون یاد بگیره ای جونم💃🥳😍تو کدوم پارت دوباره موسیقی بی کلام داریم دلم خواست😍🙈
۴ هفته پیشترانه
10راستش منم با موسیقی میخوام😎
۴ هفته پیشZarnaz
۲۰ ساله 00خیلی باحاله نیست 😍من رمان درکل دوست دارم با آهنگ بخونم و این خیلی خوبه که آزاده جونم روی بعضی از پارت ها آهنگ داره😍❤️
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
باز هم در آینده پارت های موزیک دار خواهیم داشت🤩
۴ هفته پیشترانه
10سورن قشنگ نیلی رو میشوره میزارش رو بند🤣🤣توی همین پارت هم بهش گفت توضیحاتت خیلی اضافه و بی مورد بودن🤭🤭واقعا قیافه نیلی دیدنیه توی این مواقع
۴ هفته پیشZarnaz
۲۰ ساله 00دقیقا باهات صد درصد موافقم ترانه 👏👏میشوره هیچ داخشم گیره میزنه که نیوفته🤣
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بنده خدا نیلی😅
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
منم خیلی خیلی خیلی دلم برای مظفری ها و بقیه شون تنگه😭💔
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فکر کنم سه یا چهار پارت دیگه دو تا پارت موسیقی دار داشته باشیم ولی برای نیلی نیستن یه سری صحنههای خاص قراره داشته باشیم
۴ هفته پیشترانه
10بالاخره قراره این تیکه خلاصه رو توی رمان ببینیم🤩🤩🤩🤩من از همین الان منتظرم یکشنبه هم پارت بیاد
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خودمم منتظرم🤩💚💚💚
۴ هفته پیشساناز
00یکشنبه پارت بزار لطفا 💛🧡🤎💚🩵💙❤️💜
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
پارت داریم💚💚💚
۴ هفته پیشمهلا
00💜💜💜☠
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚💚
۴ هفته پیشZarnaz
۲۰ ساله 00وخیلی با حالا که قرار داخل پارت بعد این تیکه صحبتی که داخل خلاصه هم هست ببینم سورن داره به کی میگه 😍❤️میشه یکشنبه رو بزاری که به فهمم لطف 🙏❤️
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بالاخره این دیالوگ رو داریم🤭💚💚💚
۴ هفته پیشZarnaz
۲۰ ساله 00پیام امنیا خوندم فهمیدم منطورت از درخواست چی بود 🙃🙈میشه لطفا یکشنبه هاپارت بزاری اونم یا پارت با موسیقی 🙈😁اصلانم پرو نیستم😁🙈که یه پارت با آهنگ میخوام😝🤣😁🙈
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه به جمع بستن یکشنبه😅
۴ هفته پیشZarnaz
۲۰ ساله 00آزاده جونم منظورت از در خواست چی بود نفهمیدم 🤔چیکار کنیم که یکشنبه ها دوباره پارت بزاری🥺🙏عالی بود مرسی آزاده جونم ❤️💋
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه یکشنبه رو جمع نبند🤭
۴ هفته پیشترانه
10گذشته از اینکه تمام پارت ها قابل لمس و مثل یک سریال تصور میشن ولی این پارت یه جور دیگه ای قابل دیدن بود❣️من حتی صدای زمزمه و خنده ی اون آدم ها رو هم میشنیدم و اونجایی که بطری از دستش افتاد.مرسی واقعا
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خوشحالم🥺💚💚💚تمام تلاشم بر همین هست و واقعا خوشحالم که راضی هستی عزیزم💋💋💋
۴ هفته پیششیدا
00عالی بود💚
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم💚💚💚
۴ هفته پیشساناز
10💛🧡🤎💚🩵💙❤️💜
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚💚
۴ هفته پیشالف جیم
10در ضمن خداقوت ان شاء الله
۴ هفته پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم💋💚
۴ هفته پیش
ایلما
00بالاخره یکی پیداشد ک مثل خودسورن باهاش حرف بزنه و اونم کیف کنه😁😂